کد خبر: ۵۸۲۴
۱۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰

ده سال پیاده‌روی؛ از نجف تا کربلا

محمد تقی قربانیان شاندیز از ۱۰ سال پیش؛ اربعین مهمان کربلاست و بسیاری از عاشقان اباعبدالله را هم با خودش همراه می‌کند.

هر ساله تب عزاداری دهه اول محرم فروکش نکرده، عده‌ای در تب‌و‌تاب مهیا کردن سفر اربعین هستند. چندسالی هست راه نجف تا کربلا به بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین مسیر عاشقانه و کربلا به مرکز بزرگ‌ترین گردهمایی کره خاکی تبدیل شده است.
میلیون‌ها آدم به نشانه ادب و از اثر عشق راه کربلا در پیش می‌گیرند تا این پیام را منتقل کنند که اگر بودند ۱۴۰۰ سال پیش سرنوشت واقعه عاشورا به شکل دیگری رقم می‌خورد. آدم‌هایی که به اقتضای زمان نتوانستند حر شوند تا در رکاب حسین (ع) جان‌نثاری کنند، اما توانسته‌اند پا جای پای حر بگذارند.

با اوج گرفتن این سفر معنوی، هستند افرادی که پای ثابت این سفر شده‌اند و سال را به عشق حضور در این سفر معنوی طی می‌کنند. مسافر کربلایی‌مان را در حالی که در آستانه دهمین سفر متوالی خود برای اربعین بود در آستانه حرکت پیدا کردیم تا از این سفر و حال و هوای آن جویا شویم. 



- در ابتدا خود را معرفی کنید.
محمد تقی قربانیان شاندیز هستم، ۶۵ سال سن دارم و حدود ۳۶ سال است به شغل فرش‌فروشی مشغولم که از این زمان مدت ۸ سال آن را در منطقه ۱۱ و محله سیدرضی ساکن بوده‌ام. فرش‌فروشی به نوعی شغلی ارثی برای من محسوب می‌شود، قبل از من پدرم در این کار بود و تولید فرش دستی را انجام می‌دادیم. اکنون که به نوعی تولید فرش دستی کم‌رنگ شده است فعالیت من فقط در حوزه خرید و فروش انجام می‌شود.

- در حوزه‌های فرهنگی و مذهبی هم فعالیت‌هایی دارید؟
بله، به نوعی باید بگویم همیشه در منطقه‌ای که ساکن بوده‌ام، وجودم و روحیاتم وابسته به مسجد آن منطقه و محله بوده است. از زمان حضورم در محله شهید رضوی و خیابان سیدرضی فعالیت‌هایم را به مسجد، ولی عصر (عج) آوردم، البته همان‌طور که شما گفتید فعالیت فقط مذهبی نیست و باید بدانیم در کنار خدا، خلق خدا و خدمت به آن‌ها چه اهمیتی دارد.

از این رو فعالیتم در مسجد به امور مذهبی خلاصه نمی‌شود و همواره در حوزه فرهنگی و به‌ویژه اشتغال جوانان دغدغه‌هایی داشته‌ام که خوشبختانه کار‌های مثبتی هم انجام داده‌ایم، اما آنچه باعث شده است در این سال‌ها از حضور در مسجد و کار فرهنگی لذت ببرم بازکردن گرهی از مشکلات مردم است که در این راه همراهان عزیز و خیری در مسجد، ولی عصر (عج) و محله داشته‌ام. اکنون هم که به عنوان نماینده اصناف عضو شورای اجتماعی محله شهید رضوی و در حد توان پیگیر مشکلات محلی هستم.

- همان‌طور که در صحبت‌هایتان گفتید نسبت به اشتغال جوانان، دغدغه‌های بسیاری دارید، چقدر در کمک به بهبود وضعیت اشتغال در محله موفق بوده‌اید؟
روزی که قرار بر این شد تا هیئت امنای مسجد کار را در دوره جدید شروع کند به این نتیجه رسیدیم شاید اکنون لازمه کار فرهنگی از کار مذهبی هم بیشتر باشد. با توجه به نیاز اشتغال در جامعه در اولین قدم، زیرزمینی فروشگاه فرش را به جوانانی که ایده‌هایی در حوزه کارآفرینی و اشتغال دارند، اختصاص دادیم و قرار بر این شد که در قبال پرداخت هزینه فضا اگر هنری برای اشتغال دیگران داشتند به بقیه آن را ارائه دهند.

ما باید بدانیم و بفهمیم که اگر قرار است ازدواجی شکل بگیرد باید کاری باشد، اگر می‌خواهیم بزهکاری‌ها و معضلات اجتماعی جامعه را حل کنیم باید کار باشد تا آن فرد یا افراد به وسیله کار سرگرم و  از خطرات دور شوند. امروز با این شعار که  هر کس می‌خواهد کار مذهبی و اجتماعی کند باید عمق دین را بفهمد و هرکسی باید با تحقیق به این نقطه برسد که دین و دینداری یعنی توجه به همه مشکلات جامعه، در مسجد، ولی عصر (عج) فعالیت فرهنگی داریم.

 

۱۰ ساله اربعین کربلا هستم

 

- شما را به عنوان مدرس قرآن هم در محله می‌شناسند، در امور قرآنی چقدر فعالیت داشته‌اید؟
به واسطه لطفی که خدا به من داشته است و علاقه‌ای که به قرآن در من شکل گرفت، ابتدا کار را با قرائت و دریافت مفاهیم قرآنی آغاز کردم، اما بعد از گذراندن دوره‌های مختلف در حوزه تدریس قرآن هم در کانون‌ها و مساجد فعالیت داشته‌ام.

- خادم حرم  امام رضا (ع) هم هستید، آنجا چه فعالیتی دارید؟
بله، یک روز در هفته را به لطف حضرت رضا (ع)، میهمان حرم ایشان و مشغول خدمتگزاری به زائران ایشان هستم، در قسمت نظارت فرش که با شغلم هم مرتبط هست، کار می‌کنم.

- کمی به سمت موضوع اصلی صحبتمان برویم، اهل سفر هستید؟
اهل سفر هم که بله.

- اولین سفر شما به کربلا چه سالی بود؟
در اربعین سال ۹۲ اولین بار سعادت نصیبم شد و پس از آن هر سال مسافر این مسیر بودم.

- چگونه در این مسیر قرار گرفتید؟
کانون فرهنگی مسجد در همه این سال‌ها نفراتی را به عنوان خادم موکب شهرداری مشهد در کربلا معرفی می‌کند. حال چند سالی هم هست که در کنار این اتفاق ما نفراتی را هم به عنوان کاروان زیارتی به این سفر معنوی می‌فرستیم، با توجه به فعالیتم در مسجد تصمیم بر این شد تا در این سال‌ها سرپرست این گروه از مسافران باشم.

زائرانی که برای این سفر انتخاب می‌شوند از قشر‌های مختلف مردم هستند و بعضا در این سفر همراهانی از شهرستان‌ها را هم داریم که همسفر ما می‌شوند. کار را از دریافت بلیت و روادید و راهنمایی مسیر شروع می‌کنیم تا لحظه‌ای که آن‌ها را در مشهد به خدا می‌سپاریم.

در این سفر همه ابعاد یک کار فرهنگی را در نظر می‌گیریم. در این سال‌ها از مرز‌های مختلف ورودی به عراق عبور کرده‌ایم، چون هدف ما این است که همه آنچه در مسیر‌های مختلف انجام می‌شود، ببینیم و بفهمیم، پیام‌هایی که از سوی بعضی همشهریان مبنی بر اتحاد و همراهی بیشتر ایران و عراق دریافت می‌کنیم در طول مسیر به میزبانان عراقی‌مان منتقل می‌کنیم و در صورتی که صحبت و پیام خاصی از سوی آن‌ها برای هموطنان ما باشد، دریافت می‌کنیم. امسال هم با اتفاقاتی که در بصره افتاد و اینکه بعضی‌ها به دنبال سوءاستفاده از این فضا بودند، کار مهم‌تری را باید انجام دهیم. ما باید بدانیم هر ایرانی در هر جایی پیام‌آور صلح است.

- پس آنجا هم به نوعی دنبال یک کار فرهنگی هستید.
حتما، این پیام فرهنگی مبنی بر تلاش برای ایجاد یک رابطه خوب بین مردم ۲ کشور است. برخی اوقات هم بسته‌های تبرکی را که از آستان قدس رضوی می‌گیریم به عراق می‌بریم و در قبال میزبانی محبت‌آمیزی که از ما دارند به آن‌ها تقدیم می‌کنیم. وقتی هم در مسیر در موکب یا ایستگاهی برای استراحت می‌ایستیم از مداحی و پذیرایی و هر کاری که برآید، کمکشان می‌کنیم.

- فاصله نجف تا کربلا را پیاده‌روی می‌کنید، با توجه به سن و سال خودتان و احتمالا همراهانتان کار سختی نیست؟
همه مسائل این جهان تا حدود زیادی تابع علت و معلول است به عنوان مثال وقتی یک نفربیمار  می‌شود باید به دکتر مراجعه کند و دارو مصرف کند، برخی مسائل مربوط به امام حسین (ع) فراتر از دایره علت و معلول این جهان است. حرف این است که برای اتفاق اربعین شما نمی‌توانید دلایل و پرسش‌هایی را مطرح کنید که با هم همخوانی داشته باشد. به لحاظ جسمی ضعف‌هایی داریم، اما باید ضعف‌های جسمی را به نوعی با تقویت روح و روان و علاقه‌ای که به این کار هست، پوشش داد؛ و اینکه گفته می‌شود «کار دل است»، بیراهه نیست، چون جسم خیلی توان کار ندارد.

- از این سفر باید چه چیزی یاد گرفت؟
در وصف امام حسین (ع) به این جمله گاندی اشاره می‌کنم که گفت: «هند اگر می‌خواهد یک کشور پیروز باشد باید از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.» ما اگر در طول مسیر پیام‌ها را دریافت کنیم یعنی از سفر استفاده درست کرده‌ایم، به عنوان مثال آن دختری که تمام هستی‌اش یک جعبه دستمال کاغذی است و با آن به مسیر می‌آید و دست به سینه می‌گوید: بفرما، این پیام برای من است تا حداقل هر ساله ۱۰ روز کار و کاسبی را تعطیل کنم و در مقابل عشق آنان برای زائران اربعین سر تعظیم فرود آورم و راهی این سفر شوم. وظیفه من است تا به میزبانی آن‌ها احترام بگذارم.

- از کدام مسیر نجف تا کربلا را طی می‌کنید؟
در فاصله نجف تا کربلا، ۲ مسیر برای پیاده‌روی قرار دارد، مسیر اول که همان مسیری است که همگان طی می‌کنند و مسیر فرعی راهی است به اسم طریق العلما، این راه همان مسیری است که در زمان صدام که زیارت رفتن برای اربعین ممنوع بود، مردم از آن مسیر راهی کربلا می‌شدند و از داخل نخلستان‌ها می‌گذرد. ما از این راه می‌رویم و  دلیل آن هم این است که عده‌ای در این مسیر موکب دارند و منتظر زائران هستند، خب ما هم وظیفه داریم که به این انتظار آن‌ها احترام بگذاریم.

 

۱۰ ساله اربعین کربلا هستم

- استقبال از زائران چگونه است؟
استقبال در اربعین به وسیله موکب‌ها؛ یعنی پذیرایی در بالاترین سطح از توانایی و وسع. از نظر من از ۰ تا ۱۰۰ را در طبق اخلاص برای زائر اربعین می‌گذارند. به صورتی که بودجه یک سال زندگی‌شان را در چند روز برای زائران هزینه می‌کنند و مهم‌تر از آن حسن رفتاری هست که دارند و در خور ستایش است.

- خاطره‌ای از این سفر‌ها دارید؟
بهترین خاطره از حضور در پیاده‌روی اربعین؛ استقبال خالصانه است. خاطرم هست چند سال پیش به همراه ۲۰ نفر از هم‌سفران و با اصرار یکی از ساکنان در مسیر میهمان خانه او شدیم. به محض ورود متوجه شدم شاید ارزش کل وسایل خانه به ۵۰۰ هزار تومان نرسد، اما به شکل عجیبی هر آنچه داشت؛ مهیای پذیرایی از ما کرده بود.

- این راهپیمایی چه تأثیری بر زندگی شما گذاشته است؟
اولین پیامی که باید از امام حسین (ع) یاد بگیریم تأکید ایشان بر نماز بود. در ۶ آیه ابتدایی سوره بقره دقت کنید، ۶ ویژگی انسان مؤمن ذکر شده است، یکی از این‌ها «یقیمون الصلاه» است و این‌ها اهمیت نماز را می‌رساند. در طول مسیر به این فکر می‌کنم و به محض اذان برای نماز می‌ایستم، همین باعث شده است در طول سال از این اتفاق و لحظه‌ها استفاده کنم. حضور در این چند روز سبب می‌شود، در طول سال برکت و خیر بر زندگی من جاری شود، و بعد از برکت زندگی، بهترین نعمتی که دریافته‌ام؛ فرزند صالح است.

- چقدر زندگی‌های ما با آن چیزی که باید از واقعه عاشورا یاد بگیریم، سنخیت دارد؟
ما حقیقت عاشورا را درک نکرده‌ایم. پیام‌هایی که عاشورا برای ما دارد در همان روز به وسیله امام حسین (ع) ابلاغ شده است. امام حسین (ع) تا آخرین لحظات در کنار خانواده است و با آن‌ها به گفتگو می‌نشیند یعنی خانواده‌داری. در آخرین شب راه را برای رفتن کسانی که متزلزل هستند، باز می‌گذارد یعنی آزادگی. حر را برای حضور در لشکر می‌پذیرد یعنی بخشندگی. چقدر ما در زندگی این‌ها را رعایت می‌کنیم.

- فکر می‌کنید تا چه سالی و زمانی بتوانید به این سفر بروید؟
حقیقت زندگی این است که صبح که بیدار می‌شوم، نمی‌دانم شب را خواهم دید یا نه؟ ولی امیدوارم هر ساله بتوانم به کمک امام حسین (ع) بروم و تعداد بیشتری را با خودم همراه کنم و قدمی در راستای باشکوه شدن این مراسم بردارم.

- حرف آخر.
جوانانی که در مسیر امام حسین (ع) قرار گرفته‌اند در راه حوادث، درس‌ها و آموزه‌های آن فرو روند و به هیچ اندازه‌ای از اطلاعات و دانستنی‌ها قناعت نکنند. دیگر اینکه به دیون مردم توجه کنیم مبادا حقی بر گردن داشته باشیم.

 

* این گزارش پنج شنبه، ۳ آبان ۹۷ در شماره ۳۰۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44